چرخه رنگ و کاربرد آن:
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس، یک اصل اساسی در طراحی مد است که به بررسی نحوه تعامل رنگ ها با یکدیگر برای ایجاد ترکیب های بصری جذاب می پردازد. این به طراحان کمک می کند تا روابط بین طرح های رنگی اولیه، ثانویه، سوم و دیگر را درک کنند.
چرخه رنگ یک نمایش بصری است که در تئوری رنگ ها برای نشان دادن سازماندهی رنگ ها استفاده می شود. روابط بین رنگ های مختلف را نشان می دهد و طراحان را در ایجاد پالت های رنگی هماهنگ و خلاقانه برای مجموعه های مد خود تسهیل می کند.
در اصل، تئوری رنگ به طراحان قدرت می دهد تا درک جامعی از نحوه تعامل رنگ ها با یکدیگر داشته باشند. این به عنوان یک نمایش بصری عمل می کند و روابط بین رنگ های اولیه، ثانویه، ثالث و همه طرح های رنگی دیگر را روشن می کند.
چرخه رنگ چیست؟
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،چرخه رنگ اختراعی است که به نیوتن (1706) نسبت داده می شود و همچنان ابزاری اساسی برای هنرمندان است. این بر اساس مدل قرمز/زرد/آبی با رنگ های ثانویه نارنجی، سبز و بنفش است. این چرخ که به عنوان دایره رنگی نیز شناخته می شود، رنگ ها را به صورت بصری نشان می دهد که بر اساس روابط رنگی آنها چیده شده اند. رنگ های اولیه به طور مساوی از یکدیگر فاصله دارند و نقطه شروع چرخه رنگ را تشکیل می دهند و سپس با استفاده از رنگ های ثانویه و سوم پل هایی بین رنگ های اولیه ایجاد می شود.
در قرن نوزدهم، میشل شورول، هنرمند فرانسوی، چرخه رنگ را با معرفی رنگهای ثانویه و درجه سوم توسعه داد. این نوآوری عمیقاً بر بسیاری از هنرمندان آن زمان تأثیر گذاشت. چرخه رنگ Chevreul اساس تئوری رنگ های معاصر را ایجاد کرد و پایه و اساس آموزش رنگ شد. یکی از مزیت های مهم این بود که رنگ ها اکنون می توانند به صورت نوری در چشم مخلوط شوند، به جای اینکه روی یک پالت از قبل مخلوط شوند.
علاوه بر این، چرخه رنگ را می توان به محدوده های بصری فعال یا غیرفعال تقسیم کرد. رنگهای فعال وقتی در کنار رنگهای غیرفعال قرار میگیرند برجستهتر به نظر میرسند، در حالی که رنگهای غیرفعال وقتی در کنار رنگهای فعال قرار میگیرند به نظر میرسد که عقبنشینی کنند. این درک از فعل و انفعالات رنگی، توانایی هنرمندان را برای ایجاد ترکیب های رنگی جذاب و هماهنگ در کارشان افزایش می دهد.
رنگ های اصلی در طراحی مد
قرمز-زرد-آبی
رنگ های اولیه بلوک های ساختمانی اساسی رنگ هستند که رنگ ها را در ضروری ترین حالت خود نشان می دهند. آنها را نمی توان با ترکیب رنگ های دیگر ایجاد کرد. سه رنگ اصلی قرمز، آبی و زرد هستند. آنها به عنوان سنگ بنای چرخه رنگ عمل می کنند و در تئوری، تمام رنگ های دیگر را می توان از طریق مخلوط کردن از آنها استخراج کرد. درک موقعیت این رنگ های اصلی در چرخه رنگ و روابطی که آنها ایجاد می کنند برای کار موثر با رنگ ها در تلاش های مختلف هنری و طراحی بسیار مهم است.
رنگ قرمز
قرمز، به عنوان یکی از سه رنگ اصلی، حس درام، احساس و سرزندگی را به وجود می آورد. جلوه های آن به طور قابل توجهی همه کاره است و لباس ها را با هیجان، گرما و ظرافت القا می کند. استفاده از رنگ قرمز نشان دهنده نگرش جسورانه و مطمئن است. هنگامی که رنگی می شود، متمایز می شود، و زمانی که عمیق تر می شود، حتی غنی تر و مردانه تر می شود. ترکیب قرمز با زرد خانواده ای شاد از رنگ ها را ایجاد می کند، در حالی که ترکیب آن با آبی منجر به بنفش های رویایی و مرموز می شود. رنگ مکمل قرمز سبز است.
فرهنگهای سراسر جهان به رنگهای مختلف به رنگ قرمز نگاه میکنند. به عنوان مثال، چینی ها همیشه رنگ قرمز را گرامی می داشتند و به طور سنتی از آن برای لباس عروس به عنوان نمادی از طول عمر استفاده می کردند. در هند، قرمز به عنوان رنگ ثروت در نظر گرفته می شود و به عنوان رنگ عروسی مورد علاقه است. رومی ها از رنگ قرمز برای نماد قدرت استفاده می کردند، سنتی که به آیین های کلیسای کاتولیک نیز منتقل شد. بسیاری از کشورها نیز رنگ قرمز را برای پرچم خود انتخاب کرده اند.
در طبیعت، قرمز با مایع حیاتی قوی، خون، و انواع خاصی از خاک و سنگ که دارای رنگ متمایز آن هستند مرتبط است. این رنگ قدرتمند و پویا دارای اهمیت عمیقی در فرهنگ ها و جنبه های مختلف جهان طبیعی است.
رنگ زرد
زرد یک رنگ قوی است که دارای ارزش نوری بالا و شدت باورنکردنی در خالص ترین شکل آن است. درخشندگی آن اغلب انرژی تابشی خورشید را به ذهن متبادر می کند و حس سرزندگی و هیجان را برمی انگیزد. از نظر احساسی، زرد خوش بینی و روشنایی را تراوش می کند و با رفتار شاد خود روح را تقویت می کند. هنگامی که با قرمز ترکیب می شود، خانواده گرم نارنجی ها را تشکیل می دهد، و هنگامی که با آبی ترکیب می شود، سبزهای خنک تری ایجاد می کند. رنگ مکمل آن در چرخه رنگ بنفش است.
گنجاندن طلا در خانواده زرد به درک غنا و ثروت مرتبط با این رنگ چشمگیر کمک می کند. در میان فرهنگ های شرقی، رنگ زرد از دیرباز مورد احترام بوده است. برهمنها آن را مقدس میدانستند و در هند، عروسها مانند روم باستان خود را با لباسهای زرد میآراستند. علاوه بر این، چینیها این رنگ را با مفاهیم سلطنتی و الوهیت مرتبط میکردند و جایگاه ارجمند آن را در سنتهای مختلف افزایش میدادند.
رنگ آبی
آبی اغلب به عنوان رنگی در نظر گرفته می شود که به طور جهانی با زیبایی مرتبط است و محبوبیت خود را در بین فرهنگ ها و در طول تاریخ حفظ کرده است. این رنگ بیزمان بدون زحمت شکاف بین سنت و حال را پر میکند و ارزشهای ماندگار را تجسم میدهد. آبی به عنوان یکی از سه رنگ اصلی، دارای تطبیق پذیری قابل توجهی در ویژگی های بیانی خود است. هنگامی که با زرد مخلوط می شود، خانواده های مشابهی از سبزها را تشکیل می دهد، در حالی که ترکیب آن با قرمز منجر به بنفشه های فریبنده می شود. رنگ مکمل آبی نارنجی است.
ارتباط آبی با آسمان و دریا عمیق و خاطره انگیز است. این توانایی منحصر به فرد برای انتقال جوهره هوای ابرها و استحکام محکم تخته سنگ را دارد. آبی بدون زحمت می تواند آرامش یک آسمان صاف و انرژی برقی زندگی را به تصویر بکشد. قدرت برانگیختن احساسات از وضوح تا رمز و راز، از شادی تا غم، از روشنایی روز روشن تا عمق یک شب آرام را دارد. از نظر روانشناسی، آبی به شدت با احساس آرامش و رضایت، آرامش ذهن و آرامش روح مرتبط است.
رنگ ثانویه در طراحی مد
سبز-بنفش-نارنجی
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،رنگ های ثانویه رنگ هایی هستند که از ترکیب دو رنگ اصلی با هم ایجاد می شوند. گروه ثانویه رنگ ها شامل نارنجی، بنفش و سبز است. این رنگها از ترکیب قسمتهای مساوی دو رنگ اصلی تشکیل میشوند: قرمز و زرد ترکیب میشوند تا نارنجی، آبی و زرد ترکیب میشوند و سبز میشوند و قرمز و آبی ترکیب میشوند تا بنفش را ایجاد کنند.
رنگ های سبز
سبز دارای دوگانگی منحصر به فرد است. هنگامی که به سمت زرد متمایل می شود، شخصیتی گرم و دعوت کننده به خود می گیرد، در حالی که حضور بیشتر رنگ آبی آن را خنک و آرام می کند. قابل توجه است که سبز بدون زحمت مکمل هر رنگ دیگری است و آن را به یک افزودنی طبیعی و هماهنگ برای هر پالت تبدیل می کند. چشمان ما به زیبایی فریبنده این رنگ همه کاره جلب می شود و آن را با سایه های آرامش بخش، حس آرامش و طراوت جوانی مرتبط می کند. سبزهای زرد روشن معجزه شگفت انگیز طبیعت را در فصل بهار تداعی می کنند، در حالی که سبزهای عمیق هوای ظرافت و احساس امنیت را نشان می دهند.
رنگ بنفش
بنفش رنگی است که تضادهای عاطفی را تراوش می کند. رنگ های روشن تر آن هاله ای ظریف، شکننده و فوق العاده زنانه را به تصویر می کشد. از سوی دیگر، سایههای عمیقتر بنفش نماد قدرت و سلطنت است و حس ظرافت سلطنتی را تداعی میکند.
رنگ نارنجی
نارنجی تطبیق پذیری قابل توجهی را به نمایش می گذارد که می تواند انرژی فوق العاده ای را در خالص ترین حالت خود منتشر کند. به عنوان یک رنگ زمینی، گرمای آرامش بخشی را تراوش می کند و حس آرامش را برمی انگیزد. هنگامی که به عنوان یک رنگ کم رنگ رندر می شود، به جذاب ترین رنگ برای رنگ پوست انسان تبدیل می شود و زیبایی طبیعی را برجسته و افزایش می دهد.
رنگ های سوم
رنگ های سوم با ترکیب رنگ های اولیه و ثانویه به دست می آیند. هنگامی که سه رنگ اصلی با سه رنگ ثانویه ترکیب می شوند، مجموعه سومی از رنگ ها به نام رنگ های سوم تشکیل می شود. این رنگ های سوم از ترکیب ساده یک رنگ اصلی با یک رنگ ثانویه حاصل می شود.
- قرمز را می توان با نارنجی مخلوط کرد تا قرمز-نارنجی ایجاد شود
- رنگ قرمز را می توان با بنفش مخلوط کرد تا قرمز مایل به بنفش شود
- رنگ زرد را می توان با سبز ترکیب کرد و سبز مایل به زرد شد
- رنگ زرد را می توان با نارنجی ترکیب کرد تا به رنگ زرد مایل به نارنجی در بیاید
- آبی را می توان با بنفش مخلوط کرد تا آبی مایل به بنفش شود
- آبی را می توان با سبز ترکیب کرد و سبز آبی ایجاد کرد.
این رنگهای درجه سوم طیف گستردهای از سایههای ظریف را ارائه میدهند و به پالت رنگ عمق میبخشند و امکان خلاقیت بیشتری را در کاربردهای هنری و طراحی مختلف فراهم میکنند.
طرح رنگ در طراحی مد
طرحهای رنگی در طراحی مد به ترکیبهایی از رنگها اشاره دارد که به دقت انتخاب شدهاند تا ظاهری هماهنگ و جذاب از نظر بصری در لباسها، اکسسوریها و مجموعههای مد ایجاد کنند. طراحان به طور استراتژیک رنگ ها را برای انتقال حالات، احساسات و مضامین خاص انتخاب و ترتیب می دهند و جذابیت زیبایی شناختی و تاثیر خلاقیت خود را افزایش می دهند.
انواع مختلفی از طرح های رنگی وجود دارد که معمولاً در طراحی مد استفاده می شود.
طرح رنگ مکمل در طراحی مد
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،رنگ های مکمل در مد رنگ هایی هستند که در مقابل یکدیگر در چرخه رنگ قرار می گیرند. این جفت رنگ های متضاد جلوه ای جذاب بر روی چشم انسان ایجاد می کنند. اگر برای چند دقیقه به شدت به یک رنگ روشن خیره شوید و سپس نگاه خود را به یک دیوار سفید تغییر دهید، پس از آن را تجربه خواهید کرد. این پس-تصویر پس از چند ثانیه محو می شود و در این مدت چشم شما همان شکل را درک می کند، اما در رنگ مکمل آن.
این پدیده به این دلیل رخ می دهد که گیرنده های چشم که در ابتدا در معرض رنگ اول قرار گرفته بودند، خسته می شوند، در حالی که گیرنده هایی که مسئول درک رنگ مکمل هستند، تازه می مانند و بلافاصله پاسخ می دهند. در نتیجه، رنگهای مکمل در کنار هم قرار گرفتن یکدیگر را تشدید میکنند و تأثیر بصری پر جنب و جوش و پویا ایجاد میکنند. در طراحی مد، استفاده استراتژیک از رنگهای مکمل میتواند جذابیت کلی را افزایش دهد و عناصر خاصی از یک لباس را برجستهتر کند.
طرح رنگ مشابه در طراحی مد
در طراحی مد، استفاده از رنگ هایی که به خوبی با هم هماهنگ هستند و حس انسجام و تعادل را ایجاد می کنند، بسیار مهم است. دستیابی به هماهنگی رنگ شامل درک اینکه کدام رنگ ها مکمل یکدیگر هستند و چگونه می توان آنها را به طور موثر ترکیب کرد. با این حال، مواردی وجود دارد که ممکن است استثنائاتی برای اهداف طراحی خاص ضروری باشد.
رنگ های مشابه در مد به رنگ هایی اطلاق می شود که در نزدیکی یکدیگر در چرخه رنگ قرار دارند. هنگامی که رنگ ها در مجاورت چرخه رنگ قرار می گیرند و یک رنگ اصلی مشترک دارند، چیزی را ایجاد می کنند که به عنوان “هارمونی مشابه” شناخته می شود. این هماهنگی از انتقال یکپارچه بین این رنگ های مرتبط ناشی می شود و جلوه ای دلپذیر و یکپارچه ایجاد می کند.
برای جذابیت بصری بیشتر، یک رنگ متضاد را می توان در گروهی از رنگ های مشابه معرفی کرد، که سرزندگی و انرژی را به مجموعه کلی تزریق می کند. نمونه هایی از گروه های رنگی مشابه عبارتند از آبی و سبز، قرمز و بنفش، و زرد و نارنجی. با ترکیب ماهرانه طرحهای رنگی مشابه در طراحی مد، طراحان میتوانند لباسهایی بسازند که حس انسجام، پیچیدگی و ذوق هنری را در خود ایجاد کنند.
رنگ های گرم و سرد
ما به چرخه رنگ نگاه می کنیم تا روابط بین رنگ ها را درک کنیم. رنگهای مشابه بهگونهای قرار میگیرند که فرآیندی را که هنگام ترکیب رنگها رخ میدهد، تقلید کنند. رنگ هایی که در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند، رنگ های مکمل هستند. مناسب است که آن رنگها را در تضاد مستقیم با یکدیگر «مکمل یکدیگر» بنامیم. رنگ های مکمل بهترین ها را در یکدیگر به نمایش می گذارند. هنگامی که مکمل های کاملاً اشباع شده کنار هم قرار می گیرند، اثرات جالبی قابل توجه است. این ممکن است یک توهم مطلوب یا مشکلی برای ایجاد تصاویری باشد که باید خوانده شوند.
رنگ متضاد یا مکمل
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،هر رنگ در چرخه رنگ دارای یک رنگ متضاد یا مکمل است. جفت رنگ های مخالف قرمز و سبز، آبی و نارنجی و زرد و بنفش هستند، اما هر رنگ دیگری روی چرخ نیز مخالفی دارد.
هر رنگ ثالثی را انتخاب کنید و مکمل آن را می توانید در سمت دیگر چرخ رو به روی آن پیدا کنید.
با قرار دادن یک رنگ در کنار رنگ مقابل آن، این اثر باعث می شود که هر دو پر جنب و جوش تر از آنچه که اگر به طور جداگانه درک می شوند ظاهر شوند. آنها از طریق کنتراست قوی و همچنین جاذبه ایجاد تنش می کنند. مکملها با رنگهای کمتر ترکیب شدهاند، توازنهای رنگی ظریفی را ایجاد میکنند که برای چشم بسیار دلپذیر است. با این حال، زمانی که هر دو رنگ به مقدار مساوی استفاده شوند، اثر می تواند معکوس باشد. این دو رنگ با هم رقابت می کنند و حتی ممکن است دیدن آنها ناراحت کننده باشد.
ما از روابط نمایش داده شده توسط یک چرخ رنگ یاد می گیریم که هر رنگی مخالفی دارد. هر رنگی دارای یک چرخه رنگ در مقابل و همچنین یک متضاد ادراکی است. بدون چرخه رنگ، هنوز هم می توان مخالف یک رنگ را پیدا کرد و این به دلیل پدیده ای از چشمان ما است. به دلیل تفاوت های فیزیولوژیکی بین افراد، ادراک هرکس متفاوت است.
رنگهای مشابه
همیشه مهم است که از رنگ هایی استفاده کنید که به خوبی با هم هماهنگی داشته باشند یا “هماهنگ” باشند. برای دستیابی به هماهنگی رنگ، مهم است که بدانید کدام رنگ ها با هم ترکیب می شوند و چگونه آنها را مخلوط کنید. همچنین مهم است که بدانیم چه زمانی استثنا مورد نیاز است. رنگ های مشابه: رنگ هایی که نزدیک به هم روی یک چرخه رنگ قرار دارند. رنگهایی که در مجاورت چرخ رنگ قرار دارند و یک رنگ اصلی مشترک دارند، چیزی را ایجاد میکنند که به آن هارمونی مشابه گفته میشود. گاهی اوقات می توان از یک رنگ متضاد در گروهی از رنگ های مشابه استفاده کرد تا جلوه را روشن تر کند. نمونه هایی از گروه های مشابه عبارتند از آبی و سبز، قرمز و بنفش، زرد و نارنجی.
رنگهای پاستلی
رنگهای پاستلی به سادگی رنگهای روشنتری از هر رنگی هستند، سفیدی که به قرمز اضافه میشود، صورتی و صورتی روشن یک رنگ پاستلی است. وقتی رنگها آنقدر روشن میشوند که تقریباً سفید به نظر میرسند، یا به نظر میرسد که رنگی صرف دارند، پاستلی هستند.
روابط رنگی ممکن است به صورت چرخ رنگ یا مثلث رنگی نمایش داده شود.
مثلث رنگی شامل رنگهایی است که اغلب در کلاس هنر از آنها استفاده میکنیم – آن رنگهایی که در کودکی با آنها آشنا میشویم. رنگ های اولیه قرمز، آبی و زرد هستند. رنگهایی که ما را به یاد خورشید، آتش و غرفههای بیابانی میاندازند، رنگهای گرم هستند – نارنجی، قرمز و زرد در یک طرف چرخه رنگ. رنگ های گرم موجود، پر زرق و برق و تهاجمی هستند. آنها بیش از هر رنگ دیگری چشم را جلب می کنند و احساسات ما را تحریک می کنند. رنگ های گرم می توانند یک طرح رنگی شاد و پرانرژی نشان دهند.
در طرف دیگر چرخ، رنگهای سرد قرار دارند – آبی و سبز که با موضوعات سردی مانند یخ، آب، برف و آسمان زمستانی مرتبط هستند. رنگهای سرد دقیقاً تأثیری برعکس رنگهای گرم دارند. رنگ های سرد تغییر خوبی ایجاد می کنند. آنها ظاهری تمیز و جذاب می دهند.
دنیای اطراف ما از هر دو رنگ گرم و سرد تشکیل شده است و حتی آن دسته از سوژه هایی که بسیار سرد یا بسیار گرم هستند دارای دمای رنگ متضاد در رنگ های اصلی هستند.
دمای رنگ در همان گروه رنگی با نام متفاوت است. به عنوان مثال، اگرچه قرمز به طور کلی گرم است، برخی از قرمزها بسیار گرمتر از بقیه هستند.
آبیهای سرد، بنفشها و سبزها هر زمان که در کنار مکملهایشان – نارنجی گرم، زرد و قرمز – استفاده شوند جان میگیرند. به طور مشابه، رنگهای گرم وقتی در مقابل همتایان سردشان دیده میشوند، روشنتر و مؤثرتر به نظر میرسند.
همانطور که انتخاب رنگ تا حد زیادی ذهنی است و از فردی به فرد دیگر متفاوت است، پاسخ به یک رنگ خاص نیز بسته به فرد متفاوت است. به عنوان مثال، بیشتر رنگهای آبی و سبز رنگهای «آرام» هستند و احساس آرامش را تداعی میکنند، نارنجیهای سفید و قرمز با ابهتتر هستند و به نظر میرسد که توجه را میطلبند.
مبانی رنگ
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،رنگ مشخصه ادراکی نور است که با نام رنگ توصیف می شود.
به طور خاص، رنگ نور است و نور از رنگهای زیادی تشکیل شده است – رنگهایی که ما میبینیم رنگهای طیف بینایی هستند: قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی و بنفش.
اشیاء طول موج های خاصی را جذب می کنند و بقیه را به بیننده منعکس می کنند. ما این طول موج ها را به عنوان رنگ درک می کنیم.یک رنگ به سه صورت توصیف می شود: با نام آن، میزان خالص یا غیر اشباع بودن آن، و ارزش یا سبکی آن. اگرچه صورتی، زرشکی و آجری همگی تنوع رنگ قرمز هستند، اما هر رنگ با رنگ، شدت و ارزش آن متمایز و متمایز است.
رنگ، شدت و ارزش اصطلاحات به هم مرتبط هستند و با توصیف یک رنگ مرتبط هستند.
یادگیری در مورد رنگ ها
کروما: یک رنگ نسبت به خاکستری چقدر خالص است.
شدت: درخشندگی یا تیرگی یک رنگ. ممکن است با افزودن رنگ سفید یا سیاه شدت آن را کاهش دهید.
مقدار: اندازه گیری مقدار نور بازتاب شده از یک رنگ.رنگهایی که محتوای سفید بالایی دارند، درخشندگی یا ارزش بالاتری دارند.سایه و رنگ اصطلاحاتی هستند که به تنوع یک رنگ اشاره دارند.
سایه: رنگی که با افزودن رنگ مشکی ایجاد می شود.
رنگ: رنگی که با افزودن رنگ سفید ایجاد می شود.
یادگیری در مورد رنگ ها
مانند این است که بخواهید از یک ساز موسیقی یا یک بازی فوتبال لذت ببرید. لذت واقعی پس از شروع یادگیری برخی از قوانین و مهارت های اساسی به دست می آید. اگر کسی نداند که چگونه رنگها را هماهنگ کند، معمولاً رنگها را با هم ترکیب میکند که ممکن است جلوه دلخواه را به همراه نداشته باشد. با این حال، هنگامی که اصول اولیه آموخته شد، هماهنگی رنگ ساده و خودکار می شود.
رنگ برای فصول مختلف
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ما به طور کلی از رنگ ها از طبیعت الهام می گیریم. ما از رنگ های دنیای اطراف خود لذت می بریم: غروب عصر، رنگین کمان، علفزار بهاری در حال شکوفه. رنگ به عنوان حس هفتم عمل می کند. این بلندی صدا، نرمی، حالات، روند مد، انرژی و غیره را به شما منتقل می کند. رنگ به شما نشاط می بخشد. همیشه در فرهنگ ما وسیله بیان بوده است. با حساستر شدن به رنگهای اطرافمان، میتوانیم شهامت داشته باشیم که سرزندگی رنگها را به زندگی خود بازگردانیم.
عموماً در مد، طبق پیشبینیها روندها را دنبال میکنیم، اما رنگها نیز با توجه به تغییرات فصل و خلق و خو انتخاب میشوند.
مجموعه ای از رنگ ها با فصول مختلف مرتبط است. به عنوان مثال، قبل از زمستان، در پاییز، ما رنگ های گرم تر قهوه ای، زرد، قرمز، نارنجی، قهوه ای، بنفش، کهربایی و غیره را ترجیح می دهیم.
انتخاب رنگ ها
برای اینکه بتوانید رنگ مناسب را برای طرح انتخاب کنید، درک رنگ ها بسیار مهم است.
- رنگ ها:
- قبل از انتخاب رنگ های مورد استفاده، باید با رنگ های مختلف همانطور که قبلاً بحث شد آشنا شوید.
اثرمناسب ترین رنگ رنگ های جایگزین
رنگ های مناسب و چشم نواز
هدف: یک طرح رنگ همیشه باید هدف طراحی را منعکس کند. قبل از انتخاب رنگ برای طرح باید به نکات زیر توجه داشت:
استفاده از رنگ های سازگار: رنگ هایی که استفاده می شود باید با یکدیگر سازگار باشند. حتی می توان از رنگ های متضاد یا مکمل استفاده کرد تا زمانی که کنتراست زیادی وجود نداشته باشد.
محدود کردن تعداد رنگ ها: راه دیگر برای افزایش هماهنگی رنگ، محدود کردن تعداد رنگ ها است. دو یا سه رنگ به طور کلی کافی است، اما اگر رنگ های بیشتری استفاده می شود، باید با دقت زیادی انتخاب شوند.
رنگ های هماهنگ
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،رنگهای برجسته آنهایی هستند که سطح نسبی کوچکی دارند، اما به دلیل تنوع در رنگ، شدت یا اشباع، کنتراست را ارائه میدهند (شکل)
قرار دادن نواحی کوچک با رنگ روشن بر روی پسزمینهی تیره، یا ناحیهی کوچک تیره روی پسزمینهی روشن، لهجه ایجاد میکند.
اگر از نواحی بزرگ با رنگ روشن استفاده شود، کل منطقه روشن به نظر می رسد. برعکس، اگر مناطق بزرگی از مقادیر تاریک استفاده شود، کل منطقه تاریک به نظر می رسد.
تغییر رنگ بر اساس شدت به جای نسبت، ترکیب بصری درک شده رنگ را نیز تغییر خواهد داد.
از رنگ های آکروماتیک برای هارمونی استفاده کنید
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،در صورت شک، از رنگ های بی رنگ استفاده کنید: سیاه، خاکستری یا سفید. مشکی، خاکستری و سفید دارای سادگی و ظرافتی هستند که به اندازه رنگ های تند توجه ما را به خود جلب می کند. علاوه بر این، لازم نیست نگران یک طرح رنگ متضاد باشید، زیرا همه چیز با این رنگ ها هماهنگ است.
از رنگ های آشنا استفاده کنید
طرحهای رنگی که از رنگهای غیرمعمول استفاده میکنند، گاهی اوقات میتوانند ناخوشایند و زشت به نظر برسند. این قانون برای جدیدترین و شیک ترین لباس ها صدق نمی کند، اما برای لباس های معمولی از رنگ های معمولی استفاده کنید.
اورجینال باشید
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،آخرین، اما نه کم اهمیت ترین، اصیل باشید. اصالت ممکن است به معنای استفاده از ترکیب رنگی باشد که تا به حال کسی از آن استفاده نکرده است. یا ممکن است ترکیبی باشد که با آنچه ما انتظار داریم متفاوت باشد.
هارمونی رنگ چیست؟
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،برای درک هماهنگی رنگ در طراحی مد، ویدیوی زیر را تماشا کنید. ما قبلا انواع پالت های رنگی و طرح های رنگی را یاد گرفته ایم. حالا بیایید یاد بگیریم که چگونه آنها را در زندگی واقعی به کار ببریم. این نه تنها برای طراحان لباس، بلکه برای هر خریدارانی که لباس می خرند نیز مفید است. خرید یا ساخت لباس بر اساس طرح های رنگی بهترین ظاهر را به ما می دهد. ما متوجه خواهیم شد که چگونه طرح های رنگی هماهنگ و آرامش بخش برای چشم انسان هستند. همچنین نحوه انتخاب لباس با توجه به این طرح های رنگی.
جلوه های رنگ
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،رنگ تاثیر عمیقی بر خلق و خوی ما دارد. یک رنگ می تواند حال و هوا را از غمگین به شاد، از سردرگمی به هوش، از ترس به اعتماد به نفس تغییر دهد. در واقع می توان از آن برای “سطح کردن” احساسات یا ایجاد حالات مختلف استفاده کرد. رنگ های خاص تأثیرات متفاوتی بر روی هر فردی دارند. امید این است که ما یاد بگیریم که با واکنش رنگ فردی خود هماهنگ شویم و شروع به ایجاد پالت های رنگی کنیم که در واقع ما را پرورش می دهد و الهام می بخشد.
ترکیبات رنگ
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،ترکیبات رنگ ممکن است در هنگام دلپذیر بودن مورد توجه قرار نگیرند، اما زمانی که ترکیبات به نظر می رسد با هم برخورد می کنند، به شدت آزاردهنده است. برای تعیین اینکه آیا موفق هستیم یا نه، باید تعادل بصری و هارمونی ترکیب نهایی را به طور انتقادی ارزیابی کنیم – تعادل و هارمونی با کنتراست بصری که بین ترکیب رنگ ها وجود دارد به دست می آید. برنامه ریزی یک ترکیب رنگ موفق با بررسی و درک روابط رنگ ها آغاز می شود.
تنها راه برای کشف اثراتی که با ترکیب دو یا چند رنگ می توان به دست آورد، کار روی تمام رنگ های موجود است. با تجربه، این امر غریزی می شود و انتخاب رنگ های خاص برای نتایج خاص ساده تر می شود.
همانطور که همه سرآشپزهای خوب می دانند، مقادیر نامحدود از بهترین مواد به معنای پخت و پز خوب نیست. یک غذای خوشمزه تعادل ظریفی از ترکیب چند ماده انتخابی در مقادیر صحیح است و موفق ترین دستور العمل ها اغلب ترکیب در مقادیر صحیح هستند و موفق ترین دستور العمل ها اغلب ساده ترین هستند. دقیقاً همین امر در ترکیب رنگ ها در هنگام طراحی صادق است. ترکیب رنگ های خوب آرزوی بسیاری از طراحان است، اما ترکیب تعداد زیادی از رنگ ها در یک لباس، لباسی چشم نواز را تضمین نمی کند. از قضا، بسیاری از رنگهای روشن میتوانند نتیجه معکوس داشته باشند، زیرا زمانی که بیرویه استفاده میشوند، یکدیگر را خنثی میکنند. مانند سرآشپز، یک طراح مواد مناسب را انتخاب می کند، چند رنگ را که با دقت انتخاب شده اند تا با موفقیت در لباس تمام شده ترکیب شوند.
با استفاده از چرخه رنگ و یک الگو، روابط بین رنگ ها به راحتی قابل تشخیص است.
تک رنگ: رنگ هایی که تنوع سایه یا رنگی با همان تنالیته است.
رابطه مکمل: مجموعه رنگ که در یک چرخه رنگی در مقابل یکدیگر قرار دارند.
رابطه تقسیم-مکمل: یک رنگ به اضافه دو رنگ دیگر، به طور مساوی از مکمل آن فاصله دارند.
رابطه دوگانه مکمل: دو مجموعه رنگ . فاصله بین جفت های مکمل انتخاب شده بر کنتراست کلی ترکیب نهایی تأثیر می گذارد.
رابطه آنالوگ: آن دسته از رنگ هایی که در مجاورت یکدیگر بر روی یک چرخ رنگ قرار دارند.
رابطه سه گانه: سه رنگ به طور مساوی روی یک چرخ رنگ قرار می گیرند.
رنگ و کنتراست
هر ارائه بصری شامل روابط شکل و زمین است. این رابطه بین یک موضوع (یا شکل) و میدان اطراف آن (پس زمینه) سطحی از کنتراست را نشان می دهد. هر چه یک شی بیشتر با اطرافش تضاد داشته باشد، بیشتر قابل مشاهده است.
تناسب و شدت
تئوری رنگ در طراحی مد و لباس ،وقتی رنگ ها در کنار هم قرار می گیرند، چشمان ما یک ترکیب بصری را درک می کنند. این ترکیب بسته به نسبت مناطق اختصاص داده شده متفاوت خواهد بود.
رنگی که بیشترین مساحت متناسب را دارد، رنگ غالب (زمین) است.
مناطق کوچکتر رنگ های غالب هستند.
لحن
هر رنگی رنگی دارد و ساده ترین راه برای درک این موضوع تصور یک عکس سیاه و سفید است. در سیاهی سیاه، سفیدها سفید هستند. همه رنگهای دیگر در درجات مختلف خاکستری ظاهر میشوند، به شکل بسیار تیره تا بسیار کمرنگ.
آگاهی از لحن برای یک طراح بسیار مهم است. تن های کلی در یک لباس باید به طور دقیق با یکدیگر مرتبط باشند. روشنی یا تیرگی هر رنگ باید نسبت به رنگ های همسایه استفاده شده صحیح باشد. اگر اینها درست نباشند، لباس فاقد حس فضا و فرم سه بعدی خواهد بود.